تجسس براي يافتن موضوع محتوا
سئو در مشهد
۴ طريق ايجاد ايده هاي ناب براي پست هاي وبلاگي – نصيب نخستين ، تجسس براي يافتن مورد محتوا :بازاريابي محتوا فعاليت بسيار دشواريست و در شرايطيكه كسي اين عقيده را نداشته باشد يا اين كه از اين شغل شناختي ندارد و يا اين كه كارش را به صدق انجام نمي دهد . اين موانع در هر مقام و منصبي به راههاي گوناگوني به اكران در ميايند كه در هركدام مساله اي بسيار داراي اهميت و حياتيست .
مثلا چنانچه شما محتوايي را ايجاد نموده ايد البته در جايگاهي ميباشيد كه درپي عرضه كننده مطلوب آن مي گرديد ، يافت كردن فرد مطلوب نصيب مشقت بار روايت ميباشد . در شرايطي كه اكنون در مرحله انگيزه گذاري و مقدمات استراتژي ميباشيد ، اينكه چه مدل محتوايي را انتخالب كرده و چه گونه آنانرا با يكديگر ادغام فرماييد نصيب طاقت فرسا فعاليت ميباشد و نهايتاً در صورتيكه به طور تخصصي براي سايت خويش (يا اين كه مشترياني كه به عنوان سئوي تضميني به شما مراجعه كرده اند) در اكنون ساخت محتوا ميباشيد ، مي اقتدار اعلامكرد كه تجسس براي يافتن مورد محتوا ، تمركز بر روي اينكه چه ايده اي به اندازه كافي خوب ميباشد تا بتواند بهينه سازي وب سايت شمارا بهبود ببخشد و گزينه اعتنا عموم مخاطبين قرار گيرد ، مشقت بار ترين نصيب عمل ذكر شده ميباشد .
تجسس براي يافتن زمينه محتوادربارهي موقعيت سوم مي قدرت بيان كرد كه در صورتيكه به كاري كه در هم اكنون انجام آن هستيم مسلط باشيم ، تا حدودي مي توانيم موضوعات متبوع براي ايجاد محتوا را پيش گويي واستخراج كنيم ، ولي اگر دراين كارتازه وارد يا اين كه بي تجربه باشيم ، با ايرادات فراواني روبرو خواهيم شد و مستلزم تجسس براي يافتن مسئله محتوا خواهيم بود . در همين ارتباط تمامي ما به خير ميدانيم كه جايي به اسم “مرزوبوم نظرها ” نيست كه ما به آن مراجعه كرده و موضوعي را تعيين كنيم يا اين كه به توسعه و گسترش آن بپردازيم ، البته وجود نداشتن اين ميهن بهاين معني وجود ندارد كه نمي قدرت آن را به طور مخصوص براي خودمان به وجود آوريم ؛ به همين مراد اينجانب تصميم گرفتم تا در سلسله مقالهها «۴ نحوه ساخت ايده هاي ناب براي پست هاي وبلاگي» ، تيم نكاتي كه كمتر به آن ها دقت گرديده و در وبسايت سئوياب هم به آن ها نپرداختهايم را گزينه بازبيني قرار داده و يك قدم ديگر در سمت و سوي تقويت مداد نويسندگي خويش قدم برداريم .
چشمان خويش را سرگرم فرماييد !
با اينكه تضارب ديده ها با آن “رابطه چشمي” كه پيش از اينً شنيده ايم و مي شناسيم تفاوت هايي داراست ، البته از جهات بخش اعظمي نيز همانند يكديگر فعاليت مينمايند . دراين دسته نحوه كه ميقدرت آن را يكياز مهم ترين مهارت هاي تجسس براي يافتن قضيه محتوا براي seo وب سايت دانست ، شما مي بايست اين بضاعت را در خويش تقويت نماييد تا بتوانيد در هر مكان كه نگاه ميكنيد محتوايي را از داخل آن خارج بكشيد . در همين ارتباط هر وقت اينجانب مطلبي را ميخوانم ، ويديويي را نگاه ميكنم ، به پادكستي گوش مي دهم و يا اين كه در يك سخنراني حضور پيدا ميكنم ، يك ديده و يك گوشم به خويش محتوا دقت كرده – چراكه براي پي بردن مطالب آن وقت خويش را صرف ميكنم – و ديده و گوش ديگرم معطوف استخراج ايده هاي متفاوت از اين رسانه و سخنراني ها ميباشد . اينجانب به شدت يقين دارم كه هر دسته محتوايي ميتواند براي شما منبعي براي اخذ ايده هاي تازه باشد ، حتي درصورتيكه به طور بدون واسطه ارتباطي به حوزه عمل شما نداشته باشد . براي مثال ايده اصلي برقراري رابطه با ديده كه اينك در رابطه آن مينويسم از فيلم “احساس ششم” (The Sixth Sense) گرفته شدهاست كه هيچ ارتباطي با بهينه سازي تضميني و بهبود منزلت تارنما ندارد . در حالتيكه اين فيلم را چشم باشيد و در خاطرتان باشد ، در صحنهاي پسر نوباوهاي فيلم يا اين كه به عبارتي شخصيت اصلي كه نقش آن را هالي جوئل آزمنت (Haley Joel Osment) بازي ميكرد ، به شخصيت بروس ويليس (Bruce Willis) در فيلم ميگويد كه بشرهاي مرده را مي بيند ؛ همان ديگر وي ميتوانست چيزهايي را ببيند كه هيچ شخصي در نزديكي او حاذق به ديدن آن ها نبود .
اگرچه در نگاه اوليه هيچ ارتباطي بين اين مسئله و تجسس براي يافتن مورد محتوا نيست ولي همين جملهها سبب ساز شد تا اينجانب از فضا پيرامون خويش تحت عنوان منشأ مقالهها و موضوعاتم ايده بگيرم و چيزهايي را ببينم كه سايرافراد – بويژه رقبا – قدرتمند به ديدنشان نبودند .
براين اساس كه در مواقعي كه براي ديگرافراد جذابيتي نداشتند ، اينجانب ميتوانستم نكاتي را استخراج كنم و دستمايه مقالهها نو خودم قرار دهم . در همين ارتباط در صورتي بخواهم برقراري رابطه با ديده را در يك عبارت بي آلايش خلاصه كنم ميتوانم بيانكنم كهاين كلام به معناي بضاعت ديدن زمينه يك نوشته ي علمي در همگي جا است . هم اكنون بعداز اينكه دانستيم كه معنا برقراري رابطه با ديده چه ميباشد ، نوبت به آن ميرسد تا به تحقق اين انگيزه بپردازيم . در همين ارتباط وقتي كه به محتواهاي مختلف نگاه ميكنيد اقدامات پايين را عملي نماييد :
درخصوص تمامي چيز سوال بپرسيد !وقتي كه با محتوايي نو روبرو ميشويد همت فرماييد تا تمامي جوانب آن را به بحران كشيده و در زمينهي هر چيزي كه ميتوانيد از خويش سوال بپرسيد . انجام اين عمل منجر ميشود تا از يك سو تاليف كننده نتواند رمز شما شيره ماليده و يا اين كه اين فعاليت شمارا گول بزند و از سوي ديگر باعث ميشود تا هر يك از اين سوال هاي بتوانند مشابه سازي يك ايده تازه در مغزتان باشد . مثلا وقتي كه شما يك نوشتهي علمي يا اين كه كتاب را ميخوانيد ، سوالاتي از قبيل اينكه اين سازوكار چهگونه كار مي نمايد ؟ مولف چطور از اين روايت اطلاع دارااست ؟ آيا حقيقتاً چنين چيزي قابليت و امكان پذير ميباشد ؟ و سوالاتي از اين قبيل براي خودتان طرح كرده ، آنان را نوشته و بعد از آن درخصوص هر مورد تحقيق فرمائيد و آن هايي را كه قيمت مطالعه بيشتري را داراهستند به مورد محتواي نو خويش تبديل نمائيد .
رادار سوال پرسي خويش را پرنور نماييد !بعداز اينكه در نحوه پيشين در زمينهي اهميت پرسش سوال از خويش راجع به محتواهاي متعدد نكاتي را پهنا كرديم ، اكنون وقت اين ميباشد تا بدانيم خير فقط سوالهاي خودمان بلكه سوال ها ديگر افراد نيز از قيمت متعددي برخوردار ميباشند . در همين ارتباط يك كدام از وسيع ترين روش هايي كه اينجانب ميتوانم مسئله جديدي براي مقاله ها خويش پيدا كنم اين ميباشد كه سوالاتي را كه مخاطبين در پايين پست هايي كه ميگذارم ميپرسند را بازبيني ميكنم و آنهايي را كه پتانسيل تبديل شدن به نوشتهعلمي جديدي را داراهستند بر مي گزينم . در همين ارتباط نكته اي كه بسيار خود نمايي مينمايد اين ميباشد كه خيلي از جواب هايي كه تحت سوال مخاطبين به وسيله ديگر خواننده گان نوشته مي شود يا اين كه ناقص بوده و يا اين كه جواب هاي به كلي اشتباه و بي ربطي ميباشند . از اين روي اينجانب تحت عنوان يك مولف به آساني مي توانم استنباط كنم كه اطلاعات دردسترس در جامعه آماريم بسيار كمتر از آن چيزيست كه تصور ميكردم و نياز به ارائه اطلاعاتي نو با زباني جاري درين حوزه موجود است . لذا عوض اين كه وقت خويش را صرف اين كنم كه به تك تك اين سوال هاي جواب دهم ، همت ميكنم تا انرژي و دوره خويش را بر روي نوشتن نوشتهيعلمي اي بدون نقص و ديدني گذارده تا كليه جوانب سوال را پوشش دهم و پرسش هايي احتمالي كه در پس آن مي باشد را پاسخ دهم . در همين راستا فراموش نكنيد كه در حالتيكه يك نفر راجعبه مقاله خاصي سوالي دارااست ، پس صد رد صد روستا ها نفر ديگر نيز ممكن ميباشد اين سوال را داشته باشند ، پس با باز بيني ظريف سوالهاي مطرح گرديده در جاهاي مختلف ميتوانيد به جاي تجسس براي يافتن زمينه محتوا به يك مرجع نامتناهي از قضيه مقالهها – آن هم موضوعاتي كه براي خوانندگان مهم ميباشند – دست يابيد .
استعمال از نمودار هاي وناستعمال از نمودار هاي ون
آيا ميدانيد نمودار وِن چه چيزي است ؟ در حالتي كه به طور ظريف با آن آشنا نيستيد ، مسلما مثال هايي از آن را تا قبل از اينً چشم ايد ! اينگونه نمودارها كه كاربرد اصليشان اكران تيم ها است ، معمولاً به طور دو يا اين كه يكسري دايره اكران داده ميگردند كه نصيبهاي مشتركي با يكديگر دارا هستند . در همين راستا هر كدام از اين دايره ها كه خويش نمايانگر يك تيم ميباشند ، دارنده عضو هايي هستند كه ممكن ميباشد با تيم هاي ديگر اشتراك داشته باشند ، در سود درين حيطه تلاقي كه جزئي از هر دو دايره ميباشد ، عضو هاي مشترك اين دو گروه اكران داده مي گردند .
درباره با تجسس براي يافتن زمينه محتوا كاربردي كه نمودارهاي ون داشته و كمكي كه به ما در تجسس براي يافتن مسئله محتوا مينمايند اين ميباشد كه قادر است با اكران تفاضل ، اجتماع و اشتراك چندين تيم دستمايه اي براي نگارش نوشتهعلمي به ما بدهد . براي مثال فرض فرمائيد دو تيم داريم كه يكياز آنان مشتمل بر اشخاص سالخورده و بازنشسته باشد و دايره بعدي دربردارنده هوا داران به فيلم هاي اكشن – تخيلي مدرن . در شرايط كلي انتظار مي رود تا اشخاص سالخورده ارتباطي با فيلم هاي اكشن مدرن برقرار نكرده و از سوي ديگر عمده هوا داران فيلم هاي تخيلي نيز اشخاصي برنا و نوجوان باشند ، حالا در صورتيكه اين دو تيم با يكديگر در نقطه اي مشترك بوده و عضوي يكسان داشته باشند ( براي مثال پيرمردي كه دلداده فيلم هاي ابرقهرماني ميباشد ) پرداختن بدين مورد تحت عنوان مطلبي كه پوشش دهنده هر دو گروه بوده ، مي تواند براي هر دو گونه جالب باشد . از سويي ديگر در حالتيكه ناهمخواني در ميان آنها مد لحاظ باشد مي توانيم بهاين مسئله بپردازيم كه “چرا اشخاص سالخورده بهاينسيرتكامل فيلمها عشقمند نيستند ” . در فيض از هر دو سو اين سيرتكامل نمودار ها ميتوانند براي ما سودند بوده و موضوعات جديدي را برايمان ساخت نمايند .
برچسب: سئو در مشهد،